درباره شرلوک هلمز
شرلوک هلمز به گفته خود،تنها کارآگاه غیر رسمی در دنیا بود "من آخرین و عالیترین مرجع استیناف در حرفه کارآگاهی هستم وقتی گرگسن یا لسترید،اتلنی جونز دانش لازم را ندارند -که وضع همیشگی شان است - موضوع را به من ارجاع می دهند "(نشانه چهار)
هولمز معتقد بود "کارآگاهی یک کار علمی دقیق است،یا باید این گونه باشد"(نشانه چهار)و"وسعت دید یکی از ضرورتهای حرفه ماست تا متقابل ایده ها و کاربرد های غیر مستقیم دانش اغلب بسیار جالب توجه"(دره وحشت)
مهارت های او در مشاهده و استدلال مبتنی بر استنتاج ،آشکارا ترکیبی (عمدتا خود آموخته)وتوارث ژنتیکی است کسی نمی داند این تواناییها چه موقع در او شکوفا شد ولی بی تردید در دوران دانشگاه بود آن عادت های مشاهده واستنتاج دیگر برایش به روشی تبدیل شده بود "هر چند هنوز از نقشی که قرار بود در زندگیم ایفا کند خبر نداشتم "(ماجرای کشتی گلوریا اسکات)
روشی که هلمز از آن استفاده می کرد در سراسر دوران طولانی حرفه ای خود بدان تکامل بخشید مایه شگفتی مردم اروپا شد و اورا در میان صاحب نظران جنایت در جایگاه اول قرار داد می گفت روش های من مبتنی بر سه چیز است مشاهده ،استنتاج ودانش سه ویژگی همواره در پرونده ها مطرح شده در داستان های او مشهور بود و هر سه آنها مشاهده گر را به حیرت می انداخت وقتی هلمز آن را توضیح میداد مردم با سخنانی از قبیل این از کنارش می گذشتند :"راستش اول فکر معجزه کردید ولی حالا که فکرش را می کنم می بینم ان قدر ها مشکل نبوده"(انجمن موسرخ ها )
پایان بخش یک
اگه خوبه در هفته ی بعد، ادامشو بزارم کلا 4 قسمت در سه قسمت بعد به بررسی این سه ویژگی می پردازیم